-
داستان کوتاه
جمعه 7 اسفندماه سال 1383 07:41
شیوه ای که اکنون زندگی می کنیم نویسنده: سوزان سونتاگ مترجم: فرشید عطایی ‹مکس› به ‹الن› گفت، اولش فقط وزنش کم شد، فقط کمی احساس ناخوشی می کرد؛ ‹گرگ› گفت، او دکتر هم نرفت، چون می خواست کمابیش مثل قبل کار کند؛ ‹تانیا› اشاره کرد، ولی بالاخره سیگار را کنار گذاشت؛ ‹ارسن› گفت، و این یعنی که او ترسیده بود، ولی از طرفی حتی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1383 23:23
] لئالتالتا دلبالب
-
هاروکی موراکامی
سهشنبه 13 بهمنماه سال 1383 18:29
درباره ی هاروکی موراکامی داستان کوتاهی از هاروکی موراکامی فرشید عطایی هاروکی موراکامی (متولد 1949) از معروف ترین نویسندگان امروز ادبیات ژاپن و جهان است. او که در شهر بندری و بین المللی «کیوتو» به دنیا آمده بود زندگی در محیطی چند ملیتی را تجربه کرد و عمیقاً تحت تاْثیر فرهنگ های گوناگون قرار گرفت. او در مورد نویسنده شدن...
-
داستایووسکی
شنبه 10 بهمنماه سال 1383 02:41
درباره ی داستایووسکی فرشید عطایی فیودور میخاییلوویچ داستایووسکی (1881-1821) رمان نویس، روزنامه نگار و داستان کوتاه نویس روسی بود که تاْملات عمیق روانشناختی اش در زمینة روحیات بشر، تاْثیر بسیار زیادی بر رمان در قرن بیستم داشت. رمان های داستایووسکی دارای عناصر اتوبیوگرافیک فراوانی هستند ولی در نهایت با مسائل اخلاقی و...
-
نوشته ای از جان آپدایک
شنبه 10 بهمنماه سال 1383 02:30
جان آپدایک 10 ژانویه 2004 مترجم: فرشید عطایی من اولین داستان کوتاه ام را با عنوان «Ace in the Hole»، در اواخر سال 1953 که دانشجوی سال آخر دانشگاه هاروارد بودم، برای «آلبرت گرارد» که استاد دورة نویسندگی خلاق بود، فرستادم. گرارد از آن داستان خوشش آمد – گفت او را به وحشت انداخت، که البته منظورش نوعی تعریف و تمجید...
-
آرتور میلر
شنبه 10 بهمنماه سال 1383 02:17
گفتگو با آرتور میلر مترجم: فرشید عطایی بسیاری از بهترین کار های تو، از جمله «مرگ یک دستفروش»، «همة پسران من» و « The Crucible » در مورد تراژدی های شخصی هستند تفسیری در مورد جامعه نیز ارائه می کنند، مثل کار های «ایبسن». آیا به نظر تو داستانی که شخص می گوید می تواند جنبة متعالی پیدا کند و با همه سخن بگوید؟ به نظر من این...
-
نوشته از دان شائون
جمعه 9 بهمنماه سال 1383 22:35
از خودم می ترسم نویسنده: دان شائون مترجم: فرشید عطایی نیویورک تایمز 27 ژوئن 2004 من تابستان یک سال در 24 سالگی قوای عقلانی ام را از دست دادم. کم کم حس کردم که در درک واقعیت مشکل دارم. توهمات کوچک، جزئی طبیعی از زندگی من شده بود. سایه ها مرا به وحشت می انداختند. پاکتی کاغذی که با وزش باد در پیاده رو به حرکت در می...
-
چیز هایی که هرگز در مورد پدرم نمی دانستم- نوشته ای از حنیف قریشی
جمعه 9 بهمنماه سال 1383 22:33
بیوگرافی حنیف قریشی ”از همان اول همیشه می خواستم پاکستانی بودن خودم را انکار کنم. . . پاکستانی بودن برایم یک نفرین بود و می خواستم از شرش خلاص شوم. می خواستم مثل دیگران باشم.“ «حنیف قریشی» (که انگلیسی ها نام او را «کوریشی» تلفظ می کنند) در 5 دسامبر 1954 در انگلستان به دنیا آمد. حنیف قریشی در سال هایی که بزرگ می شد...